يك عمليات انجام داديم كه بعد از شروع جنگ بود در منطقه دزلي. دزلي يك جاده دارد كه از مريوان ميخواهي به سمت سنندج بروي، حدود ۳۶ كيلومتري سه راهي ميشود كه از اين سه راهي ميرود به سمت دزلي. تنگه و گردنه بسيار عظيمي دارد. ديواره گردنه غير قابل عبور است. حاج احمد يك طراحي كرد كه دزلي را دور زد. ما از محور اصلي به سمت دزلي نرفتيم؛ بلكه كاري كرد كه هيچ كس خبر نداشت و اصل غافلگيري را صد در صد رعايت كرد؛ حتي موقعي كه حركت كرديم، ما را برد توي منطقهاي كه شانزده كيلومتر بيرون از مريوان بود. آنجا ما را جمع كرد و ما را از نقشه عمليات در دزلي آگاه كرد.
دزلي را بدون اينكه تلفاتي بدهيم گرفتيم و خيلي جالب بود دمكراتها سر دوشكاهايشان و سر كاليبر ۵۰ خودشان خوابشان برده بود و ما رفتيم پشت گردنشان و آنها را گرفتيم. و جالبتر اينكه كه يك كمپرسي و يك دستگاه سيمرغ از بالا ميآمدند به سمت پايين كه كلي تجهيزات و اسلحه و مهمات داشتند و ما توانستيم سالم آنها را غنيمت بگيريم.
۲ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
It’s in point of fact a great and helpful piece of info.
I’m happy that you shared this helpful information with us.
Please stay us informed like this. Thank you for sharing.
Thanks for your blog, nice to read. Do not stop.