مثل هميشه نماز جماعت صبح و زيارت عاشورا را خوانديم. بايد آماده حركت به سمت محل تفحص ميشديم كه داخل خاك عراق بود. رمز حركت آن روز به نام امام هشتم نامگذاري شد: «يا امام رضا(ع)». حركت كرديم و با مدد از آقايمان كار را شروع كرديم. تا عصر، هشت تا شهيد را بچهها بوسيدند!
چند تا شهيد هويت داشتند و چند شهيد هم گمنام. بچهها مشغول بررسي پيكر مطهر يك شهيد گمنام بودند تا شايد مدركي از هويت او را پيدا كنند.
خط سبزرنگي پشت پيراهنش نمايان شد.
پيراهن را كنار زديم.
نوشته شده بود «يا معين الضعفاء»!
راوی محمد احمدیان