در زمان فرماندهی اسماعیل، روزی دو تن از نیرو های تحت فرماندهی اش در سپاه، شخصی را تنبیه می کنند. البته این تنبیه، ظاهری غیرقانونی داشته است. اسماعیل بعد از آگاهی و اطلاع یافتن از ماجرا، با آنکه آن دو نیرو از نزدیکترین و صمیمی ترین دوستان وی بودند، این کار را غیر قانونی تلقی کرده و برای پیگیری به اهواز می رود. مسئولین سپاه با اذعان و تصدیق برخطا بودن کار آنها، می گویند که با رعایت اصولی، می توان گذشت و عفو کرد. لکن وی این حکم آنها را نمی پذیرد و مستقیما نزد حاکم شرع می رود و نحوه صدور مجازات یا عفو را به حاکم شرع می سپارد، چون خود را شایسته نظر دادن نمی دانست.
خاطرات شهید اسماعیل دقایقی؛ به نقل از: خورشید بدر،ص۲۷.