۲۴خردادماه همزمان با روز اربعين حسيني(ع) تصميم گرفته شد با استعانت از خداوند منان، پيكر مطهر يكي از شهداي عزيز كه در يازده كيلومتري عمق خاك عراق و حوالي پاسگاه شرهاني عراق در جنوب تأسيسات نفتي عراق كشف شده بود، به عقبه منتقل نماييم. بر خلاف روزهاي ديگر، آن روز بسيار گرم و سوزان بود. چهار نفر از بچههاي گروه و چهار نفر از برادران ارتش براي تأمين، از صفر مرز خارج و به سوي خاك عراق پياده به حركت درآمديم. آنچه كه از لحاظ امنيتي و تأميني مد نظر بچهها بود، فعاليت گروهك منافقين در اين حوزه بود كه با دقت و ديدهوري و ديدهباني به جلو ميرفتند.
در حوالي خط آسفالته عراق، ناگهان خودرويي با چند سرنشين ما را زمينگير كرد. خود را آماده يك درگيري كرديم كه خوشبختانه از ديد آنها پنهان مانديم و ماشين به راه خود ادامه داد. وارد محل تدفين پيكر مطهر شهيد شديم. شهيدي كه همچون مولاي سرباختة خود كه آن روز، اربعين شهادتش بود، سر در بدن نداشت. چون نيروها به صورت تاكتيك و با فاصله زياد از هم مسير را ادامه ميدادند، در آنجا متوجه شديم دو نفر از برادران به ما ملحق نشدهاند. با تصور اينكه در ميان شيارها و تپهها به سوي پايگاه عراقي كه در فاصله نزديكي قرار داشت مسير را تغيير دادهاند، نگران شديم و از طرفي به علت تعلل و تأخير در اتصال اين برادران و كمبود آب آشاميدني، با كمي آب و تشنگي مواجه شديم. ناگزير تعدادي از برادران، مسيرهاي انحرافي را براي يافتن آنان به جستوجو پرداختند و مابقي پيكر شهيد را به عقب كشيدند. شدت گرما و فرا رسيدن ظهر، و نبود آب و بياطلاعي از وضعيت همراهان گمشده، منجر به كاهش توان جسمي و روحي برادران شد؛ به طوري كه پس از پيمودن حدود سه كيلومتر از محل پيدا كردن شهيد، تعدادي از برادران دچار سرگيجه و نوعي تهوع شدند. هيچ سايهاي در اين دشت وسيع زبيدات به چشم نميخورد و قطرهاي آب يافت نميشد. در همان جا همه برادران به ياد امام حسين(ع) و ياران باوفايش افتادند و شدت مصايبي را كه بر امام(ع) وارد شده است، لمس كردند و به عزاداري پرداختند.
محمود توكلي، مسئول تفحص لشكر ۱۴ امام حسين(ع)