هر چند حضرت امام خمینی از همان آغاز با بنی صدر مخالف بودند ولی به دلیل احترام به رای و انتخاب مردم و آشکار شدن ماهیت و عملکرد او برای همه مردم در ابتدا با وی برخورد نکردند و تا حد امکان با او مماشات نموده و طبق قانون به او مسئولیتهای مختلف را تنفید نمودند. به عبارت ديگر ؛ بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور نظام جمهوری اسلامی بود که از پشتوانه یازده میلیون رأی از میان چهارده میلیون شرکت کننده در انتخابات (قریب به هفتاد درصد آرای مأخذه) برخوردار بود. بنابراین علی رغم شناختی که حضرت امام(ره) از ابتدا به عدم لیاقت و کفایت نامبرده برای تصدی ریاست جمهوری ایشان داشتند، میبایست هر گونه اقدامی کاملاً سنجیده صورت میپذیرفت تا از یک سو وجهه نظام نوپای اسلامی خدشه دار نشود و مخالفین نظام در داخل و خارج چنین القاء نکنند که نظام اسلامی، تحمل جمهوری بودن و آراء مردم را ندارد و از سوی دیگر به آراء و انتخاب احترام گذاشته، تا با گذشت زمان به صورت طبیعی زمینههای تجدید نظر در آراء مردم با دیدن عملکردها و رفتارهای بنی صدر، فراهم آید. و مردم واقعاً بهاین نتیجه برسند که بنی صدر علی رغم شگردهای تبلیغاتی خود، فرد شایسته و لایقی برای مسئولیت مهم ریاست جمهوری نبوده و صلاحیت این کار را ندارد و بعلاوه قانون اساسی جمهوری اسلامی هم راهکارهای عزل و برکناری رئیس جمهور را مشخص نموده بود و دلیلی برای استفاده حضرت امام از اختیارات حکومتی خود وجود نداشت. نکتهی دیگری که باید در بررسی شرایط آن مقطع زمانی در نظر گرفت، اوضاع آشفته داخلی ناشی از وقوع انقلاب، درگیریهای جناحها و گروههای سیاسی، شروع جنگ تحمیلی و..، بود که شدیداً از هر گونه اقدامی سبب ایجاد تشنت و التهاب در کشور میشد، باید جلوگیری بوجود میامد. حضرت امام(ره) با درایت و مدیریت حکیمانهای که داشتند با فرصت دادن بیشتر به بنی صدر و بازگذاشتن دست وی برای خدمت، هر گونه بهانه را از او گرفتند تا در روند کارش نتواند امام نیروهای ارزشی را به انحصارطلبی و تمامیت خواهی متهم سازد و همه ناتوانیهایش را به مانع تراشیهای نیروهای ارزشی منتسب سازد. بدين گونه حضرت امام(ره) برای حفظ اصل نظام و جلوگیری از هر گونه تشتت و التهاب در کشور که مقتضای زمان جنگ بود و برای جذب بنی صدر، در حد امکان سیاست مدارا و مماشات را با وی به کار میبردند. اما امام در این مدت وظیفه رهبری خود را انجام داده و برای این که رشد سیاسی مردم بالا برود و حقایق کم کم روشن شود، دو پروژه دیگر نیز به اجرا گذاشتند. الف. افشای خط بنی صدر و جریان فکری او؛ ب. تقویت جناح ارزشی که در رأس آن، بزرگانی چون شهید بهشتی و شهید باهنر و مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی و. قرار داشتند.در بخش اول، امام در طول این مدت افشای جریان ملی گرایی و لیبرالیسم را در دستور کار خود قرار داده بودند، و نسبت به خطرات آن، مردم را آگاه، میساختند. .و در بخش دوم حضرت امام(ره) نسبت به نیروهای ارزشی مانند شهید بهشتی، مقام معظم رهبری و..، سنگ تمام گذاشتند و با این کار جامعه رابه سوی این شخصیتها که مطابق با معیارها و الگوهای اسلامی بودند راهنمایی و هدایت میکردند. تا جامعه بتواند در انتخابهای بعدی دقیقتر عمل کند . نتیجه درایت و تدبیر الهی و برخورد هوشمندانه حضرت امام(ره) با مسأله بنیصدر این بود تا زمینههای بیداری و آگاهی مردم نسبت به انتخاب خویش فراهم شده و آن پشتوانه عظیم مردمی که همواره بنی صدر به آن افتخار میکرد و آن را به رخ میکشید، از او گرفته شود و زمینه برای عزل بنی صدر بر اساس مکانیسم قانونی فراهم آید. و در روز ۳۱ خرداد ماه ۱۳۶۰، مجلس به عدم کفایت سیاسی بنی صدر با ۱۷۷ رأی موافق و یک رأی مخالف، موافقت نمود.و این تصمیم با استقبال پرشور مردمی که مدتی قبل به بنی صدر رأی داده بوده و هم اکنون با هدایتهای حضرت امام(ره) آگاه شده بودند روبرو شد
شما میتوانید این مطلب را از طریق شبکه های اجتماعی زیر به اشتراک بگذارید.